دیو اقتدارگرایی و مطلق طلبی حکومت ایران، که پیش از این و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوریت رخ نهان کرده بود، در انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن چهره عیان نمود و هر چه دیوان همه دارند را یک جا به نمایش درآورد. تقلب٬ خیانت٬ قتل٬ جنایت و تجاوز را ضمیمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نماید که این دیوِ زنجیرپاره کردهی استبداد دینی به قفس برنمیگردد. پیداست که پس از انتخابات ۸۸ در این شهر پرآشوب٬ سمفونیِ اصلاح آواز بی محل تاریخ گذشتهای بود که هم خندهی مردمان تلخ کام ایران را برمی انگیخت و هم قهقههی تمسخرآمیز اصحاب استبداد را. هم از این رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه میشد کشیدند و به جای آن، مسیر ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد را برگزیدند.
اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته میبیند به دنبال آن است که به این فضای بستهی خفقانآور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید. اما کیست که نداند حکومت ایران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره واقعی استبدادیاش به نمایش می گذارد، و کیست که نداند دستاورد این سیرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پیش پر شده ای باشند که آمارهای پیشاپیش تعیین شده و دروغین ۶۳ درصدی و یا شاید هم
98.2 درصدی را به نمایش نهند؛ و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاههای تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهایی دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. روشن است که در این شرایط جریانهای اصیل سیاسی هرگز حاضر نمی شوند که بازیگر این نمایش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات نمایند.
98.2 درصدی را به نمایش نهند؛ و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاههای تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهایی دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. روشن است که در این شرایط جریانهای اصیل سیاسی هرگز حاضر نمی شوند که بازیگر این نمایش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات نمایند.
انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالین و گروههای سیاسی تمام نمود و نشان داد که ظرفیت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسیده و دیگر ذیل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبهی همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزینه سنگینی برای رایشان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادنها و زندان رفتنها چشم پوشید و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان این سرزمین را ریختند و در مدت دو سالی که گذشت، هیچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند، نکردند٬ همانگونه که در قبال جنایتهای پیشین خویش نکردند.
ازسوی دیگر، با وجود محدودیتهایی همچون نظارت استصوابی، یکدستی و همدستی مجریان و ناظران انتخاباتی، فضای بستهی سیاسی کشور و عدم امکان فعالیت احزاب و روزنامه ها، امروز برگزاری و تحقق انتخاباتی آزاد و سالم و عاری از تقلب به هیچ عنوان ممکن نیست و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سیاسی حاکم در ساختار سیاسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی، و در مقابل، نحیف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رویهی نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنیتی و اقتصادی، عملا هیچ کاری از منتخبین مردم برنمی آید همانگونه که از دولت های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرایطی به مراتب بهتر برنیامد. پیداست که مسئولیت شرایط پیش آمده و پیامدهای مربوطه صرفا بر عهده حاکمیتی است که همواره در پی مهندسی انتخابات بوده و نه نیروهای دمکراسی خواهی که مطالبه اصلی شان مراجعه واقعی به صندوق های رای است اما امروز ناگزیر از تحریم انتخابات نمایشی حکومت شده اند.
لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از درون زندان محصورش نوشت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست. و نیز، همانطور که در پیام اخیر مهدی کروبی و همچنین بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی نیز منعکس شده است، انتخابات فرمایشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرین تیر بر پیکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از این پس، با تابوت جنازهای مواجه خواهیم بود که بر دستان اقتدارگرایان سنگینی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزوده خواهد شد. در این شرایط، گروههای سیاسی یا کاندیداهای منفردی که به هر نحوی با مشارکت در انتخابات زیر این تابوت را بگیرند چیزی جز بی آبرویی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که این افراد بخواهند از سرمایه و اعتبار جنبش سبز، برای رسیدن به مقاصد انتخاباتی خویش هزینه نمایند. ما شدیدا نسبت به این موضوع هشدار داده و از مجموعه های فعال در قالب جنبش آزادی خواهی مردم ایران می خواهیم که با مرزبندی صریح و بیان مواضعی آشکار، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمایه های والای این جنبش شوند.
همچنین معتقدیم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفایت نکرده و می بایست تحریم فعالانه آن به صورت جدی و توسط نیروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحریم از سطح بیانیه ها فراتر رفته و منجر به نمود عینی در سطح جامعه شود. بدیهی است که موثرترین استراتژی پیش روی نیروهای دموکراسی طلب، مشروعیت زدایی از نمایش انتخاباتی حاکمیتی است که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعیت زدایی از حاکمیت و نمایش های انتخاباتی اش نیز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نیست. مهمترین عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناریوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمایش انتخاباتی حاکمیت نداده اند. گروه های فعال جنبش سبز میتوانند با همفکری اعضای فعال، سعی در یافتن کنش هایی کم هزینه برای عینیت دادن به تجمعات مخالفان چنین انتصابات فرمایشیای داشته باشند. بروز بیرونی و عینیت دادن به چنین اعتراضاتی، الزاما منوط به راهپیمایی خیابانی نیست و می توان ایده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان هایی ویژه (مانند اماکن زیارتی و تفریحی) و یا راه های ابتکاری دیگری یافت تا مانع از آن شد که جمعیت وسیع تحریم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست یابی به کاراترین ایدهها، منوط به ایجاد فضایی است که در آن نیروهای فعال جنبش از موضع انفعالی تنها عدم شرکت در انتخابات فاصله بگیرند و به جای آن تحریم فعالانهی انتخابات نمایشی و فرمایشی را در پیش گرفته و از فرصتی که احتمالا با گشایش نسبی فضای سیاسی جامعه در ایام منتهی به انتخابات بوجود می آید برای بروز کنشهایی عملی و موثر بهرهی کافی و هوشمندانه ببرند.
1- در صورت تمایل به امضا نمودن این نامه و اضافه شدن به این لیست، پس از انتشار این مطلب در وبلاگ خود، آدرس لینک مربوطه را به آدرس ahmadsaidi8808@gmail.com ایمیل نمایید.
17 نظرات:
+
http://imankhabazi.wordpress.com/2012/01/02/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C/
برای پیروزی تردیدی ندارم ما در این نبرد پیروز می شویم ولی درست پس از پیروزی است که تازه کار بزرگ و سهمگین ما آغاز می شود. تحمل یکدیگر دارویی ندارد که یکشبه به تک تک ما تزریق شود و دموکراسی مستقر گردد.تلاش بزرگی لازم است. V
اندکی صبر صحر نزدیک است.
سپاس سیامک گرامی از نور امیدی که بر دلت جاری است و در عین حال همراهم با هشداری که برای روزهای پس از آزادی می دهی.
جناب خباز، سپاس از همراهی. نام وبلاگ محترم شما نیز به اسامی وبلاگ های همراه اضافه گردید.
مجله خبری افشاگران! سپاس از همراهی. به امید پایان یافتن شب و فرا رسیدن سپیده دمان آزادی
دوستان آدرس ما رو هم در لیست بذارید ممنون و خسته نباشد www.asghar-joudi.com
درود جودی گرامی و سپاس از همراهی. نام وبلاگ محترم شما نیز به لیست امضا کنندگان اضافه گردید.
http://banaky.wordpress.com/
اعلام حمایت
http://banaky.wordpress.com/
عزیز دل ضمن حمایت ازاین فراخوان این مطلب را در وبلاگم"ترنج" گذاشتم و لینکش رو ارسال کردم.
http://mehran77777777.wordpress.com/2012/01/02/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C/
http://my365news.com وبسایته، نه وبلاگ! ;)
زمان انتخابات مجلس مشخص شد و اما برنامۀ ما مردم...
انتخابات مجلس برای روز جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ برنامه ریزی شده. به نظر من یکی از بهترین ایده هایی که تا الان برای هرچه بزرگتر نشان دادن تحریم عمومی پیشنهاد شده این هست که یکی دو روز مانده به انتخابات همه از خانه هایمان بیرون بیاییم و فقط برای خودنمایی جمعیت حضور داشته باشیم و تحریم روز جمعه را به یکدیگر ندا دهیم. حکومت با دیدن این جمعیت ممکن است زیادی ذوق کند یا اینکه وحشت کند ولی در هر صورت روز جمعه که همۀ آن جمعیت در خانه خواهند ماند و مقایسه آن با خیابانهای پرجمعیت در روزهای قبل دیدنی خواهد بود. بنابراین در طول هفته هر چه شلوغتر بهتر و در روز انتخابات هرچه خلوت تر بهتر. نکتۀ مهم این است که طبق تجربه در روزهای مانده به انتخابات حکومت به هیچ وجه نمیتواند سرکوب کند چون در آن موقعیت این کار برایش بسیار گران تمام خواهد شد بنابراین بهترین شرایط برای حضور ما خواهد بود.
من پیشنهاد میکنم که هفتۀ مانده به انتخابات مجلس را هفتۀ "استقبال [از تحریم]" بنامیم و از الان فعالیتمون رو برای این کمپین شروع کنیم. نظر شما چیست؟
https://balatarin.com/permlink/2012/1/3/2865543
امید گرامی.پیشنهاد خوبی هست اما قبل و پیش از همه این پیشنهادات باید یک وفاق عمومی بر مبنای تحریم فعال انتخابات شکل بگیرد که این بیانیه در همین راستا می باشد.
نام وب سایت اخبار 365 روز اصلاح شد
درووود بر شما عزیز
ضمن حمایت ازاین فراخوان ، مطلب را در وبلاگم < در خوابهای من ..> گذاشتم و لینک را هم ارسال کردم
به امید پیروزی
http://breeziha1.blogspot.com/2012/01/blog-post.html
راهکار ها برای جنبش سبز در انتخابات
سلام
شرکت نکردن در انتخابات و بودن در خانه یک ایده برای شهرهای بزرگ شاید
قابل اجرا باشد
ولی راه هایی برای جنبش سبز در مدت فرصت انتخاباتی که از هفته دیگر شروع
میشود را از دست ندهیم. چه در تهران و چه در شهرستان ها و روستا ها امکان
پیش برد طرح ها وجود دارد.اصلیترین زمان برای جنبش سبز فرصت تبلیغات
انتخاباتی است،
که هر حوزه انتخاباتی برای خودش میتواند تعریفی از انتخابات ریاست جمهوری
در همان حوزه باشد.
*. در هر روستا یا منطقه مشکل ها و دعواهای بین تیم رهبری و احمدی نژاد
میتواند به عنوان اصلی ترین موضوع مطرح شود.
*. سوال هایی که میتواند در جلسات سوال و پاسخ کاندیداها مطرح شود
میتواند چالشی برای هر دوطرف باشد.
*.و سؤال هایی که چالش بر انگیز هستند را میتوان به مشورت گذاشت ولی سوال
هایی که به ذهن من میرسد را مینویسم.
۱. آیا اگر رهبر از شما بخواهد که سیستم انتخاباتی ریاست جمهوری را تبدیل
به پارلمانی بکنید ، و دیگر انتخاب ریاست جمهوری نداشته باشیم، شما قبول
میکنید؟
۲. چگونه از شمارش آراء در حوزه انتخاباتی مطمئن خواهید بود؟ اگر مشکلی
پیش بیاید ، چه خواهید کرد؟ به کجا شکایات میکنید؟ نماینده ها با طرف
مقابل که فقط نه، با وزارت کشور و استانداری ها چگونه برخورد میکنند؟ ما
که طرفدار (فرض) شما هستیم، چگونه اعتراض کنیم؟ کجا جمع بشویم؟
۳. بودجه را از کجا قرار است بگیرید؟ برای این پل ( نمونه ) آقای
احمدینژاد بودجه گذشته اند، ولی شما چه خواهید کرد؟ بودجه آن را از کجا
خواهید گرفت؟
۴. از حقوق خود خمس خواهید داد؟ به کدام مرجع؟ چرا او را انتخاب کردید؟
۵. در منطقه ما فعلا مرکز مهم نظامی یا اقتصادی است، چگونه ما را در صورت
حمله به آن حمایت خواهید کرد؟
۶. مشکل شما با طرف ( ها ) دیگر دقیقا در چیست؟
۷.مشکل زبان در منطقه ما را چگونه حال خواهید کرد؟ شما که اکنون به زبان
لری، ترکی، کردی و غیر صحبت میکنید، چگونه میخواهید که ما صحبت نکنیم؟ (
چون خود به خوبی میدانید که حتما این جلسات به زبان و گویش محلی انجام
میشود )
۸.اختلاس بزرگ هم جزو سؤال ها باشد، که شما چه چیز را دلیل این اختلاس میدانید؟
۹.شما ایمیل دارید؟ یاهو یا جی میل ؟ facebook چطور؟ اگر بخواهیم با شما
در تماس باشیم از طریق اینترنت میتوانیم؟ در مورد اینترانت ملی، و
اینترنت چه فکر میکنید؟
فقط فراموش نکنیم که مانند تهران و شهرای بزرگ، روستاها و شهرهای کوچک
نیز، مسلم افرادی خواهند بود که در جلسات آماده سوال کردن باشند.
امیدوارم قابل استفاده باشد
ارسال یک نظر
این دیوار برای یادگاری نوشتن شماست. بر این دیوار کاهگلی هر چه نبشته شود، نظر میهمانی ارجمند است و دلیلی بر موافقت یا مخالفت صاحبخانه نیست. صاحبخانه البته مختار است که هرزنوشته ها و توهین های مستقیم را از این خشت گلی بزداید. ضمنا همه کامنت ها ارزشمندند و پاسخ ندادن به یک کامنت لزوماً به معنی بی توجهی یا کم اهمیت قلمداد کردن آن کامنت یا نویسنده اش نیست.