صحبت از پژمردن یک برگ نیست. برگ های سبز بی شماری به دست باغبان بی خرد حکومت ایران خشکانده شده اند یا در حال خشکانده شدن هستند. اگر چه با خشکیدن هر برگی، جوانه سبز جدیدی روییده است، اما افسوس خود را نمی توان کتمان داشت وقتی که باغبان تبر به دست بهترین های سرزمین ایران را نشانه رفته است.
آرمان رضاخانی (+) یکی از برترین جوانان ایران زمین است. سرگذشت او آنقدر تلخ است که دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. او و خانواده اش تجسم درد و رنج ایرانیان هستند و داستان زندگی آنها به تنهایی می تواند بیانگر عمق فاجعه ای باشد که در ایران در جریان است. پدر آرمان وقتی که او تنها دو سال داشت به دست یکی از کارگزاران نظام به نام جلال الدین فارسی به قتل می رسد. جلال الدین فارسی که هویت ایرانی اش مورد تردید است، با نفوذی که در دستگاه فاسد حکومت ایران داشت نهایتا موفق می شود که روند قضایی را تحت تاثیر قرار داده و مورد تبرئه قرار گیرد و خانواده رضاخانی را مستاصل نموده و از حق دادرسی عادلانه محروم نماید. شرح کامل و بازخوانی تاریخی این موضوع را می توانید در این تارنما (+) دنبال نمایید.
سرپوش گذاشتن بر این جنایت، تنها ظلمی نیست که در حق آرمان رضاخانی و خانواده اش روا داشته شده است. آرمان بعدها با فداکاریهای مادرش و تلاش خودش به یکی از شایسته ترین جوانان این مملکت تبدیل می شود. آرمان اکنون جوان نخبه ای است که در رشته آی تی تحصیلات دانشگاهی خود را پی می گیرد. آرمان برگزیده ی جشنواره خوارزمی، نخبه ریاضیات ممتاز کشوری در المپیاد ریاضی، مکتشف دو قانون در ریاضیات به نام قانون مربعات و مثلثاث رضا خانی و مخترع جوان در زمینه هایی چون سازه های معماری و کمک آموزشی پیکتال است. آرمان در سال های گذشته کتبی در زمینه ریاضیات، ادبیات و جامعه شناسی تالیف کرده که در انتظار چاپ است. وی به زبان های انگلیسی و ایتالیایی تسلط دارد و با زبان های روسی و اکراینی آشناست و در مسابقات مختلفی چون سازه های ماکارونی حضور موفقی داشته است. از دیگر موفقیت های رضاخانی حل یکی از مسائل حل نشده ریاضیات است که مورد تایید اساتید دانشگاه های مطرح کشور قرار گرفته است. وی هم چنین فعالیت های دیگری در زمینه ی برنامه نویسی و آی تی و ریاضیات نیز دارد .
این جوان شایسته و نخبه که علیرغم همه ظلم ها و بی مهری هایی که حکومت ایران در حقش روا داشته بود، با موفقیت هایی که کسب کرده است شایسته تقدیر بود اما حکومت ایران نه تنها از آرمان و خانواده اش هر گز تقدیر نکرد و هرگز به خاطر ظلمی که در حق خانواده انها روا داشته بود دلجویی نکرد، بلکه آرمان را از آذر 88 به بهانه نوشته های وبلاگش و به جرم توهین به رهبری و ریس جمهور و تبلیغ علیه نظام به حبس کشیده و ماهها تحت شکنجه و زندان انفرادی قرار داده و سرانجام در اردیبهشت 89 به دو سال حبس تعزیری محکوم نموده و از آن تاریخ تا همین اواخر (پنجم آذر ماه 89) او را در زندان اوین محبوس نگه داشته است.
محمد نوریزاد درباره آرمان رضاخانی که مدتی با او هم بند بوده است چنین می گوید(+):
"من این روزها، با جوان نوزده ساله ای هم نشین و هم بند هستم که مجموعه ای از خردمندی ها ودرستی ها با اوست. این جوان با همین سن و سال اندک خود، دو فرمول بدیع ریاضی را که ازدسترس همۀ دانشمندان وریاضی دانان جهان دور بوده است، کشف کرده و به اسم خود به ثبت رسانده است. این جوان، با همین سن وسال اندک خود، چهار اختراع غرور آفرین دارد. المپیادی است. برندۀ جشنوارۀ خوارزمی است. به زبان های انگلیسی وایتالیایی مسلط است. این جوان اما به اتهام متداول توهین به رییس جمهور و تبلیغ علیه نظام، پنج ماه و نیم است که در زندان است. اتهامی که مردمان جهان، به میزان ارتفاع آن غش غش میخندند. این جوان، شصت روز در زندان انفرادی بوده وتوسط بازجو های تند وبی ادب خود کتک خورده وتهدید شده است. این جوان، همان است که آقای جلال الدین فارسی، پدرش را به ضرب گلولۀ تفنگ شکاری خود کشته است. این جوان، اکنون، هفده سال است که چشم به راه تراوش حق وعدالت، از اسلام اختراعی ما است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ریال از پول خون پدر او ملزم نکرده است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را آزاد گذارده، وخود او را که به ابراز نشاط سیاسی اش مشغول بوده، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا وضرب وشتم در انداخته است."
باری به هر جهت، روز دانشجو در راه است و هدیه حکومت به آرمان، آزادی موقتش بوده است که پس از ماهها حبس و شکنجه به او اعطا گردیده است. قطعا او از این هدیه متفرعنانه حکومت، کامش تلخ است به خصوص وقتی که می بیند که دانشجویان دیگری همچنان در بندند. مجید توکلی، علی ملیحی، بهاره هدایت، و ... و دهها نام آشنا و نا آشنای دیگر لیستی از دانشجویان دربند را تشکیل می دهند که ماههاست در حبس و شکنجه به سر می برند. این لیست طولانی سند افتخار جنبش دانشجویی و مدرک رسوایی حکومت نخبه گریز و مستبد ایران است که دانشگاه و دانشگاهیان را دشمن تلقی نموده و وزیر علومش وعده تخریب دانشگاه را داده است. در چهارچوب فکری نخبه گریز و دانشجوستیز حکومت ایران می توان دریافت که جرم آرمان رضاخانی دو مورد بوده است: اول اینکه دانشجو بوده و دوم اینکه نامش آرمان است و در سرزمین تاریکیها مگر از آرمان سخن گفتن هم جایز است؟!
اگر چه فرصت آزادانه نفس کشیدن را از دانشگاهها ستانده اند اما افتخارات جنبش دانشجویی ما را بر آن می دارد که در مقابل این همه مجاهدت و فداکاری دانشجویان سر تعظیم فرود آوریم و روز دانشجو را بر همه دانشجویان چه آنان که در زندان های کشور محبوسند و چه آنان که در زندان بزرگ ایران به حبس کشیده شده اند تبریک بگوییم. به امید آنروز که فرصت قدردانی از جوانان دانشجو و گرامیداشت سهم شان در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران فراهم آید.
-----------------------------------------------------------------------
پی نوشت 1: این مطلب را پیش از این در وبلاگ رویش سبز منتشر نموده ام: نخبه گریزی حکومت ایران و روز دانشجو
پی نوشت 2: هر گاه که یاد ظلم های حکومت به داشنجویان و فشار بر خانواده هایشان می افتم، یاد ناله های پدر معلمی در ذهنم زنده می شود که از رنجهایش در غم فرزند دانشجوی دربندش می گفت. دردنامه او را می توانید در این ویدیو (+) ببینید.
0 نظرات:
ارسال یک نظر
این دیوار برای یادگاری نوشتن شماست. بر این دیوار کاهگلی هر چه نبشته شود، نظر میهمانی ارجمند است و دلیلی بر موافقت یا مخالفت صاحبخانه نیست. صاحبخانه البته مختار است که هرزنوشته ها و توهین های مستقیم را از این خشت گلی بزداید. ضمنا همه کامنت ها ارزشمندند و پاسخ ندادن به یک کامنت لزوماً به معنی بی توجهی یا کم اهمیت قلمداد کردن آن کامنت یا نویسنده اش نیست.