برای مصر (تجربه هایی از انقلاب 1979 ایران)

فروردین ۰۶، ۱۳۹۰


مردم قهرمان مصر!

به عنوان عضوی از جنبش سبز ایران، بسیار خوشحالم که خیزش آگاهانه، شجاعانه، و متحدانه شما برای احیای حقوق انسانی تان به طلوع درخشان آزادی انجامید. 

قبل از به ثمر رسیدن تلاش ها و مجاهدت های تحسین برانگیزتان ودر تمام لحظاتی که شما مردم قهرمان مصر با عظمت حضورتان به جنگ استبداد رفته بودید، ما در ایران کنجکاوانه و مشتاقانه حرکت شجاعانه شما را دنبال می کردیم و پیروزی تان را به آرزو نشسته بودیم. حالا که طفل آزادی را در آغوش گرفته اید و سرمست از پیروزی بزرگتان هستید حسی از خوشحالی و در عین حال آمیخته با نگرانی را در خود احساس می کنیم. این احساس دوگانه به ویژه از آنجا نشات می گیرد که انقلاب مصر درست در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب 1979 ایران به ثمر نشسته است و یادآور خاطرات تلخ و شیرین آن ایام می باشد.  

سی و دو سال پیش، درست در چنین روزهایی ما مردم ایران برای اقامه آزادی و دمکراسی، نظام حاکم را ساقط کرده بودیم  اما  در همان ایام  و در حالی که مردم در شعف پیروزی و هیجان روزهای پس از دیکتاتور به سر می بردند، در آن سوی پرده های مبهم سیاست، ساخت و ساز بنایی تازه بر آوارهای حکومت سابق و بر شانه های ملتی رنجور آغاز گردیده بود. اکنون که به عقب تر باز می گردیم دیگر همه آن خاطره های خوب و شیرین پیروزی از یادها رفته است و جای آن را انبوهی از افسوس و غم پر کرده است. گاهی که شادی و هیجان روزهای انقلاب را مرور می کنیم و غم و افسوس امروز را به نظاره می نشینیم، دلهره ای عجیب در دلمان به راه می افتد که نکند انقلاب ایران تنها یک بازی بوده باشد برای فریب مردمان، برای دزدیدن آروزهایشان و برای خشکاندن خنده هایشان. باری به هر جهت، عمر طفل آزادی در ایران چنان کوتاه بود که ما را ناگزیر کرده است که امروز به غیر از خاطرات شیرین پیروزی، تجربیات تلخ سه دهه گذشته را نیز مشتاقانه با شما در میان بگذاریم به این امید که نهال آزادی در مصر نخشکد و به جای آن علف هرزه استبداد نروید.

اکنون که از بالای تاریخ به روزهای پس از انقلاب نگاهی می اندازیم می بینیم که انقلاب ایران، خیلی زود به دست تفسیری خاص از مذهب که قائل به اقامه حکومت اسلامی بود  ربوده شد و رنگ مذهب آرام آرام بر آن غالب و قالب شد. اگر چه گروهی مدعی اند که مذهبیزاسیون حکومت ایران در آغاز با هدفی خیر و برای دست یافتن به آرمان شهر مذهبی صورت گرفت اما حتی اگر این طور باشد هم در اصل موضوع تغییری ایجاد نمی کند چرا که چنین فرایندی نتیجتا منجر به ظهور حکومتی فاسد گردیده که مذهب را وسیله تجاوز و تعدی به حقوق مردم و زوال استعدادها و سرمایه های کشور قرار داده است. هر چند که در ابتدا مذهبیون می گفتند که ما قصد دخالت در حکومت را نداریم و حکومت را به مردم و منتخبینشان واگذار خواهیم کرد اما در ادامه چنان در همه عرصه های سیاسی اعمال نفوذ و قدرت نمودند که سرانجام، انقلاب ایران به یک دیکتاتوری مطلقه دینی ختم شد و اکنون پس از سی سال، می توان قضاوت کرد که نه تنها مردم ایران آزادی بیشتری بدست نیاوردند، بلکه استبداد مطلقه مذهبی همه شئون انسانی مردم ایران را زایل نموده است. به واقع امروز ناکارآمدی سراب حکومت دینی وقتی مشخص می گردد که جمهوری اسلامی را با همه ابعادش به دقت مورد کنکاش قرار دهیم. چنین کنکاشی  تجربه سهمگین التقاط دین و حکومت را برای سایر ملت های منطقه و برای نسل های بعد مدون خواهد نمود تا از افتادن در ورطه استبداد دینی پرهیز کنند.

علاوه برعنصر مذهب و در کنارعواملی که انقلاب ایران را به انحراف کشاند، می توان از  رفتارهای حذفی گروههای سیاسی، توسل به خشونت و عدم اعتقاد واقعی به صندوق های رای و گفتگوهای آزاد یاد کرد. قرار دادن آزادی و دمکراسی به عنوان تنها خواسته و هدف حرکت مردم ایران می توانست از این انحرافات جلوگیری کند. هر موضوع دیگری که با آزادی و دمکراسی ترکیب و همراه شود، اولین گام برای انحراف خواسته های آزادیخواهانه برداشته می شود. هم از این روست که امروز باور داریم که اولویت بخشی به مطالبات مذهبی و تلاش برای ساخت حکومتی مذهبی با روکشی از جمهوریت،  اولین گام برای انحراف انقلاب مردم ایران بود. چه تضمینی برای ادامه حیات همه گروههای فکری و سیاسی و حتی گروههای مذهبی، از این بالاتر که تنها و تنها آزادی و دمکراسی نصب العین و خواسته مشترک همه جریانهای سیاسی قرار گیرد؟ هر زائده ای که به شعار "آزادی و دمکراسی" اضافه گردد می تواند مقدمه ساز حذف گروههایی از جامعه و انحراف حرکت های آزادیخواهانه مردم شود. چه خام است که حذف یک گروه سیاسی مخالف، پیروزی گروه سیاسی مقابل تلقی شود، چرا که وقتی ماشین حذف به راه افتد دیگر توقفی برای آن نمی توان متصور شد و یقینا روزی حذف کننده خود در مقام حذف شونده قرار می گیرد و چنان خواهد شد که مملکت در بحرانها و تنشهای دائمی برای حذف و اقتدارگرایی فروخواهد رفت  و رقابتهای فاسد و ناسالم قاعده بازی های سیاسی کشور خواهد شد.

پرواضح است که بخشی از انحرافات انقلاب ایران از آنجا آغاز شد که مردم با به ثمر رسیدن انقلاب، کار را تمام شده تلقی کردند و به خانه ها بازگشتند. صاحبان امر نیز با سواستفاده از غیبت مردم، این اعتماد تام  را به بدترین نحو ممکن پاسخ گفتند و در امانتی که بدانها سپرده شد خیانت نمودند.  مردم زمانی دانستند که اعتماد بی دلیلشان مورد سواستفاده قرار گرفته است که دیگر خیلی دیر شده بود و جریانهای ناسالم در همه ارکان حکومت نفوذ کرده بودند آنچنان که فساد ساختاری سیستم همه اهداف اولیه انقلاب را زیر سوال برده، گو اینکه امروز می توان گفت که دوران پیش از انقلاب از جهاتی به شرایط کنونی رجحان دارد. پس آگاه باشید که برانداختن حاکم فاسد، آغاز راه است و نه پایان آن. دستیابی به اهداف آزادیخواهانه، مستلزم حضور مستمر و مراقبت مردم و گروههای سیاسی دارد.

امید داریم،  که با نقش فعال مردم و گروههای سیاسی، انقلاب مردم مصر به آفت مذهب، حذف، و خشونت سردچار نشود و الگویی از صلح و دمکراسی خواهی  را به تصویر کشد که برای مردم استبدادزده منطقه، امید بیافریند  و دیکتاتورها و کودتاگران حاکم بر منطقه را به لرزه اندازد. جنبش سبز مردم ایران که پیش از انقلاب اخیر مصر و در مقابله با ظلم سی ساله حکومت ایران شکل گرفته بود، متاسفانه  چندی پیش با سرکوب شدید حکومت ایران مواجه شد. اما اینک حرکت مردم مصر و تونس، خون تازه ای در جنبش سبز ایران تزریق نموده است و اگر روزی حرکت سبز مردم ایران الهام بخش مردمان کشورهای استبدادزده از جمله مصر و تونس بود، امروز انقلاب مصر و تونس است که خونی تازه در جنبش سبز ایران تزریق نموده است و امید و نشاط را به کالبد خسته اما پرتوان جنبش سبز ایران دمیده است. 

جنبش سبز ایران را در شادی پیروزی درخشانتان سهیم بدانید. امید داریم که در آینده ای نه چندان دور، ما مردم ایران، شما مردم مصر و همه مردم منطقه شکست دیکتاتورها و پیروزی اراده مردم را جشن بگیریم.
-------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: این مطلب به مناسبت برگزاری رفراندوم قانون اساسی در مصر و در آستانه روز جمهوری اسلامی در ایران نوشته شد.

4 نظرات:

ناشناس گفت...

بله مردم مصر جنبش سبز یکی از نژادپرست ترین جنبش های دنیاست تا همین چند ماه پیش به اعراب فحاشی میکردند کلمه افغانی برایشان فحش بود حال خودشان را به اعراب و مردم افغانستان میچسبانند از دشمن خونی شما یعنی اسرائیل حمایت میکردند
افتخار جنبش سبز کوروش "کبیر" است
نژاد آریایی شان است
ناسیونالیزم است
بله مردم انقلابی مصر رهبر جنبش سبز قاتل هزاران جوان انقلابی در دهه 60 است

به امید حاکمیت کارگران (کسانی که واقعا در خدمت مردمند) در سرتاسر دنیا
مرگ بر جمهوری اسلامی سگ زنجیری امپریالیزم امریکا
مرگ بر شاه، امام، کبیر!!!

ناشناس گفت...

تمام این حرفها درست ولی تا مردم ایران از بی خیالی و بی غیرتی و بزدلی دست بر ندارند هیچی درست نمی شود.

آکریم گفت...

دوست عزیز. من شخصا غیرت و شجاعت مردم ایران در مبارزه با این حکومت وحشی را می ستایم و مطمئنم که این دستگاه جور خیلی زودتر از آن چیزی که شما فکرش را بکنید به دست مردم برخواهد افتاد. من و شما هم محق به توهین به مردم و تعمیم دادن صفاتی نامناسب به آنها نیستیم.

آکریم گفت...

دوست عزیز. شما تصورات خود را به جنبش سبز تعمیم ندهید. جنبش سبز جنبشی نژادپرست نیست. شما هیچ گاه در ترسیم جهت گیریها و افق دید این جنبش، نژاد پرستی را نمی بینید. هیچ گاه از ظلم دفاع نکرده است. چه این ظلم و خشونت از طرف حکومت ایران باشد، چه از طرف دولت اسراییل و چه از طرف حماس.
درباره مردم افغانستان هم که نیاز به گفتن نیست و به عنوان مثال چندین تظاهرات بر علیه حکومت ایران و در دفاع از جنبش سبز در افغانستان شکل گرفت. لذا ضدیت با مردم افغانستان در جنبش سبز وجود ندارد و اتفاقا ارتباط عمیقی بین مردم ایران و افغانستان وجود دارد.
جنبش کارگری نیز در عین استقلال در خواست ها و مطالبات، هم پوشانی های فراوانی با جنبش سبز دارد آنچنان که می توان آنها را یک کل واحد دید.
اما اینکه چرا جنبش سبز و وارد شدنش به دیالوگ هایی با ملل دنیا و تاثیر گرفتن و تاثیر گذاشتنش برتحولات منطقه چنین عصبانیت دیگران را برمی انگیزاند، را نیاز به تحلیل نمی بینم.

ارسال یک نظر

این دیوار برای یادگاری نوشتن شماست. بر این دیوار کاهگلی هر چه نبشته شود، نظر میهمانی ارجمند است و دلیلی بر موافقت یا مخالفت صاحبخانه نیست. صاحبخانه البته مختار است که هرزنوشته ها و توهین های مستقیم را از این خشت گلی بزداید. ضمنا همه کامنت ها ارزشمندند و پاسخ ندادن به یک کامنت لزوماً به معنی بی توجهی یا کم اهمیت قلمداد کردن آن کامنت یا نویسنده اش نیست.